سرقت های نامرئی پسر درسخوان با کلکسیونی عجیب
رکنا: پسر درسخوان که کلکسیونی از کلیدهای عجیب و غریب داشت دزد نامرئی خانهها از آب درآمد.
«آرش» 18 ساله تهتغاری خانوادهاش بوده و یکی از دانشآموزان ممتاز مدرسهشان است و علاقه زیادی به جمع کردن کلیدهای خانه دارد.
آرش یکی از کلکسیونداران فامیل شناخته شده و چون از کودکی کلیدهای مختلف در دست میگرفت دوستان و نزدیکان از روی اعتمادی که داشتند معمولا یک نمونه از کلیدهای در خانهشان را به وی میدادند.
داخل اتاقش یک دکوری شیشهای است که با چیدمان زیبا کلیدهای مختلفی دیده میشود که روی هر کلید یک بارکد نصب شده و در کامپیوترش جلوی هر بارکد آدرس خانه و صاحب کلید معرفی شده است.
سرقتهای عجیب
اسفند ماه سال گذشته ماجرای سرقت داخل خانهای در غرب پایتخت به پلیس مخابره شد و بلافاصله تیمی از ماموران پلیس سر صحنه حاضر شدند. بررسیها نشان داد که دزد به راحتی وارد خانه شده و پولها، وسایل کوچک باارزش که به راحتی میتوان فروخت را دزدیده اما طلاها سر جایشان است.
در این مرحله پلیس احتمال داد که دزدی از سوی یکی از نزدیکان صورت گرفته باشد چون هیچگونه شکستگیای روی قفل درها وجود نداشت و به سرقت نرفتن طلاها نشان از آن داشت که دزد تازهکار کسی را برای فروختن طلاها ندارد.
تجسسهای پلیسی از نزدیکان صاحبخانه کلید زده شد اما ردیابیها به درهای بسته خورد. در گام بعدی ماموران پی بردند که صاحبخانه تازه به این خانه آمده و تا مدتی پیش زن و مردی در این خانه مستاجر بودند.
با به دست آمدن این سرنخ ماموران به سراغ زوج جوان رفتند و احتمال دادند که آنها با داشتن کلیدخانه دست به سرقت زده باشند اما زمانی که زوج مستاجر در برابر پلیس قرار گرفتند خود را بیگناه معرفی کردند و پلیس در بازجوییها پی برد «احمد» کارمند بانک و همسرش دانشجوی پزشکی هستند و فرضیه سرقت از سوی زوج مستاجر به درهای بسته رسید.
سرقتهای عجیب در خانهها ادامه داشت و تجسسها نشان از آن داشت که دزدخانهها به راحتی وارد آنجا شده و تنها پول و وسایل باارزش کوچک را به سرقت برده است.
تحقیقات پلیسی دو سال طول کشید و ردی از دزد حرفهای خانهها به دست نیامد تا اینکه اواخر اسفند ماه امسال پلیس در ماجرای دزدی یک خانهای به سرنخ عجیبی رسید.
پلیس در این مرحله در تحقیقات پی برد که همان کارمند بانک و همسر دانشجویش چندی پیش در این خانه زندگی میکردند و سرقت یک ماه بعد از رفتن آنها از خانه و در زمانی که مستاجر جدید تازه به این خانه آمده رخ داده است.
با این سرنخ ماموران بار دیگر کارمند بانک را تحت بازجویی قرار دادند و وی در ادعاهایش گفت: من از ماجرای سرقت بیخبرم و جز من و همسرم تنها کسی که کلید خانه را دارد خواهرزادهام است که پسر 18 سالهای است.
وی افزود: خواهرزادهام که آرش نام دارد یکی از بچههای درسخوان خانواده است و علاقه زیادی به جمع کردن کلیدهای مختلف دارد و در اتاقش یک ویترین پر از کلید دارد و برای خودش کلکسیونی درست کرده است. پلیس در این مرحله به سراغ پسر جوان رفت و در بررسی اتاقش با کلکسیونی از کلیدها روبهرو شد که همه آنها با بارکد شمارهگذاری شده بود و آرش در این مرحله به عنوان مظنون اصلی پرونده دستگیر شد.
آرش اصرار بر بیگناهی کرد اما وقتی مشخص شد که خانههای دیگری که از آنها سرقت شده نیز مستاجرانی از بستگان وی داشته است به ناچار لب به اعتراف گشود و در ادعاهایش گفت: از بچگی عاشق کلید بودم و همیشه فامیلها کلیدهایشان را از من پنهان میکردند اما رفته رفته که بزرگتر شدم تصمیم گرفتم برای خودم یک کلکسیون کلید درست کنم و از همه کلیدهایی که اطرافیانم داشتند یک نمونه برای خودم درست کردم و با کدگذاری، آدرس صاحب آن را در کامپیوترم ثبت کردم.
وی افزود: در سن 16 سالگی بود که در اوج درس خواندن شیطنت جوانیام هم زیاد شده بود و زمانی که با دوستانم بیرون میرفتم چون نمیخواستم از پدر و مادرم پول بگیرم و جلوی دوستانم کم نیارم تصمیم گرفتم با کلیدهایی که در دست داشتم از خانه کسانی که مستاجر بودند و به خانه دیگری رفته بودند دست به سرقت میزدم. هیچکس فکر نمیکرد این دزدیها توسط من صورت گرفته است چرا که در همه دزدیها به تنهایی این کار را میکردم.
بنا بر این گزارش، دزد درسخوان برای افشای دیگر جرایمش در اختیار پلیس است و به دستور بازپرس پرونده، کلکسیون کلیدهای آرش ضبط شده است.
ارسال نظر